loading...

آئین مستان

متن اشعار شهادت امام صادق,متن اشعار,شهادت امام صادق,امام صادق,اشعار شهادت امام صادق,شعر شهادت امام صادق,متن شعر,متن شعر شهادت,گوشه ای از حرای حجره ی خویش,متن اشعار شهادت,متن شعر شهادت امام صادق,آموزش

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6710 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3816 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 378 زمان : نظرات (0)

ای زهر چه کردی با قلب و دل امام صادق / زین داغ بعالم خون شد دل هر شیعه ی عاشق

ای وای ، از ظلم ستمگر گردیده عزادار / مولای غریب موسی بن جعفر

مظلوم مظلوم یا امام صادق / مسموم مسموم یا امام صادق

او بود و غریب و جان و دل او ز غم فسردند / او را ز خانه با پا و سر برهنه بردند

دردا ، آن دشمن نامرد بر حال امام خنده می کرد

تا بود بعالم قلبش ز زمانه بود خسته / می سوخت بیاد  آن سینه و پهلوی شکسته

می سوخت بیاد  درد علی و درد زمانه / می سوخت بیاد  آن آتش و آن حمله به خانه

 دردا ، از کینه نامرد مولا ، راحت شد از این درد

شاعر:ابراهیم قانع

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 492 زمان : نظرات (0)

تنها نشد ز زهر ستم آب پیکرت / یک عمر ریخت آتش اندوه بر سرت

هر روز بود روز تو از دود آه ، شب / هر لحظه ریخت خون دل از دیده ی ترت

آنشب که شعله گشت ز کاشانه ات بلند / یاد آمد از شکستن پهلوی مادرت

بردند دست بسته ترا چون علی  / ولی سیلی نخورد پشت در خانه همسرت

خصمت نگاه داشت سه ساعت به روی پا / دیگر نبود بسته دو بازوی خواهرت

بودند اهل بیت تو بعد از تو بس عزیز / سیلی نزد کسی به گل روی دخترت

تیغ ستم سه بار به رویت کشیده شد / دیگر نخورد چوب به لبهای اطهرت

این غم مرا کشد که به شهر مدینه نیست / جز بوسه ی نسیم به قبر مطهرت

غربت نگر که پشت در بسته ی بقیع / صورت نهد به دامن دیوار زائرت

در حیرتم چگونه کفن شد جنازه ات / چیزی نمانده بود ز اندام لاغرت

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1074 زمان : نظرات (0)

در آن ساعت که با پاي برهنه پیاده پشت مرکب می دویدم

بیاد راه شام و عمه خود ز دیده خون دلها می چکیدم

*******************

شبانه دشمنانم چون رسیدند غریبی ام چو در کاشانه دیدند

 میان کوچه با پاي برهنه مرا هم مثل جدم می کشیدند

*******************

برهنه سر برهنه پا شرار غم به سینه / ببر مرا از کوچه ها ي غربت مدینه

از کوچه هاي ماتم ، از کوچه هاي پر غم / از کوچه هاي شهر خاتم

 اما مبر به کوچه اي که زخم دل نمک خورد / مادر بی گناه من از چهل نفر کتک خورد

 ما بین اشقیا بود ، در زیر دست و پا بود / یاریگر علی مرتضی بود

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 354 زمان : نظرات (0)

من چراغ راهم در آسمان هستی
من كيم دليل خلق جهان هستی
مظهر حقايق ، مولا امام صادق
*****
در شب غريبی در شهر درد و كينه
مي كشم ز غربت آهی ز عمق سينه
من امام عشق و با من چه كرده دنيا
وای از اين زمانه فرياد از اين مدينه
مظهر حقايق ، مولا امام صادق
*****
خون شده دل من كه دشمن ، شكسته حرمت مرا
مي روم پياده به ياد مادر ميان كوچه ها
تازيانه را بلا را از جان تحمل مي كنم
ياد درب و ديوار و سيلی و صورت گل مي كنم
مي روم دلغمين ، گريه دارد زمين ، مي روم به سوی زهرا
*****
منكه دين حق را مردانه كردم احيا
شيعه را رساندم تا اوج عرش اعلی
صورتم كبود از تاثير ضرب كينه
مي روم شتابان امشب كنار زهرا
مظهر حقايق ، مولا امام صادق
*****
گرچه ديدنش را هميشه در دل نمودم آرزو
تاب اين ندارم كه يكدم با او شوم من روبرو
من كه در مدينه چو مادر در كوچه ها خوردم زمين
او شهيد سيلی ولی من مي ميرم از اين زهر كين
مي روم دلغمين ، گريه دارد زمين ، مي روم به سوی زهرا

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 481 زمان : نظرات (0)

مدینه نجل زهرا را چه کردي / امام صادق ما را چه کردي

 واویلا واویلا، از این ماتم عظما

شده کرب و بلا شهر مدینه / زند زهرا و پیغمبر به سینه

واویلا واویلا، از این ماتم عظما

 جنازه شسته شد از پاي تا سر / ز اشک دیده ي موسی بن جعفر

واویلا واویلا، از این ماتم عظما

 ز بس از زهر کین بیتاب گردید  / سراپاي وجودش آب گردید

 واویلا واویلا، از این ماتم عظما

 خزان شد لاله ي باغ امامت سر پیغمبر و زهرا سلامت

 واویلا واویلا، از این ماتم عظما

 بزن بر سينه و بر سر زراره  /که شد قلب امامت پاره‌پاره

واويـلا واويـلا، از اين ماتم عظما

مفضّل گريه کن بهر امامت /ابوحمزه سرت بادا سلامت

واويـلا واويـلا، از اين ماتم عظما

شود در قلب شيعه تازه داغش/کنار قبر بي شمع و چراغش

واويـلا واويـلا، از اين ماتم عظما

منبع:کتاب از صیام تا قیام

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 543 زمان : نظرات (0)

گوشه ای از حرای حجره ی خویش / نیمه شب ها،خدا خدا می کرد
طبق رسمی که ارث مادر بود / مردم شهر را دعا می کرد

******
هر ملک در دل آرزویش بود / بشنود سوز ربنایش را
آرزو داشت لحظه ای بوسد / مهر و تسبیح کربلایش را
******
هر زمان دل شکسته تر می شد / «فاطمه اشفعی لنا» می خواند
زیر لب با صدای بغض آلود / روضه ی تلخ کوچه را می خواند
******
عاقبت در یکی از آن شب ها / دل او را به درد آوردند
بی نمازان شهر پیغمبر / سرسجاده دوره اش کردند
******
پیرمرد قبیله ی ما را / در دل شب،کشان کشان بردند
با طنابی که دور دستش بود / پشت مرکب،کشان کشان بردند
******
ناجوانمردهای بی انصاف / سن و سالی گذشته از آقا
می شود لااقل نگهدارید / حرمت گیسوی سپیدش را
******
پابرهنه،بدون عمامه / روح اسلام را کجا بردید؟
سالخورده ترین امامم را / بی عبا و عصا کجا بردید؟
******
نکشیدش،مگر نمی بینید / زانویش ناتوان و خسته شده
چقدر گریه کرده او نکند؟ / حرمت مادرش شکسته شده
******
ای سواره،نفس نفس زدنش / علت روشن کهن سالی است
بسکه آقای ما زمین خورده / در نگاه تو برق خوشحالی است
******
جگرم تیر می کشد آقا / چه بلاهایی آمده به سرت
تو فقط خیزران نخورده ای و / شمر و خُولی نبوده دور و برت
******
به خدا خاک بر دهانم باد / شعر آقا کجا و شمر کجا
حرف خُولی چرا وسط آمد / سرتان را کسی نبرد آقا
******
به گمانم شما دلت می خواست / شعر را سمت کربلا ببری
دل آشفته ی محبان را / با خودت پای نیزه ها ببری
******
شک ندارم شما دلت می خواست / بیت ها را پر از سپیده کنی
گریه هایت اگر امان بدهد / یادی از حنجر بریده کنی

 وحید قاسمی

 

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 117
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 356
  • آی پی دیروز : 484
  • بازدید امروز : 1,271
  • باردید دیروز : 5,239
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 21,684
  • بازدید ماه : 102,304
  • بازدید سال : 1,312,228
  • بازدید کلی : 19,818,056